پارسیان در سال های پایانی سده نوزدهم و سال های نخستین سده بيستم ميلادي ، دومووسسه بزرگ را براي ياري رساندن به همكيشان خود در ايران بنیان نهادند : ١ ) انجمن اكابر پارسیان هند. ٢ ) انجمن زرتشتيان ايراني ـ بمبئي . اين دو انجمن، كه سال ها سرپرستي مووسسات مهم زرتشتي در يزد و تهران را به عهده داشتند، تحولات اساسی و بنيادين در جامعه زرتشتي ايجاد نمودند كه هنوز هم تا به امروز جامعه زرتشتي ازثروت و تفكر آن ها استفاده مي كند. این انجمن ها چرا و با چه انگیزه ای سرمایه های کلان و مدیریت های قوی را برای ایجاد پایه های آموزش و فرهنگ در ایران به کار بستند؟ مطالعه تاریخ این انجمن ها و سرگذشت سازمان ها و انجمن هايي كه باني آنها پارسيان بوده اند ، به ما یاری می دهد تا دریابیم که مهمترین نیرویی که آنها را به ایران کشاند و توانستند زرتشتیان را نجات دهند و ایرانیان زرتشتی را از فقر فرهنگی نجات دهند؛ دو عامل «عشق به ایران» و «باور به دین پاک اشوزرتشت» بوده است. در اين گفتار تاريخچه این انجمن ها آورده شده است: انجمن اكابر پارسیان هند پارسیان كه از نابساماني، فشارهاي تعصب مذهبي، بي سوادي و فقر در جامعه زرتشتي آگاه شده بودند ، ابتدا در سال 1854م. نخستین نماینده خود ــ مانگجي ــ را براي مشاهده احوال زرتشتيان وگزارش اوضاع، به ايران فرستادند. ايشان در نامه هايي به هند ( كه متن آنها بسيار تكان دهنده است ) مشكلات و بدبختي های زرتشتيان را به هند گزارش كرد ( گويا اين نامه ها چاپ شده است). پارسیان علاقه مند به همكيشان خود در ايران ، پس از مطالعه اين گزارش The Persian Zoroastrian Amelio Ration ( «انجمن اصلاح حال زرتشتيان ايران» ) را در سال 1855 م. بنیان نهادند. اين انجمن بعدها به نام « اكابر پارسیان هند » معروف شد. نخستين نماينده اين انجمن در ايران، روانشاد مانگجي بود . از اقدامات اساسي او الغاي جزيه در سال 1872 م . بود . ايجاد مدارس زرتشتي ، يافتن استعدادهاي درخشان ، برگزاري سدره پوشی، گهنبارها و جشن ها و غيره از ديگر كارهاي فرهنگي او بود. دومين نماينده انجمن اكابر ، روانشاد كيخسرو كوچه بيوكي بود . او ليسانسيه بود و در سال 1890 م . پس از درگذشت مانگجي به ايران آمد . تأسيس انجمن ناصري زرتشتيان يزد و كرمان از ابتكارات اوست . از ناصرالدين شاه لقب « خانصاحب » گرفت . او در سال 1893 م . در كرمان کشته شد. اردشير ادلجي ريپورتر سومين نماينده اي است كه مامور امور زرتشتیان در ايران شد. در زمان او مدرسه هاي زرتشتيان در روستاهاي يزد تأسيس شد . تاريخ درباره او قضاوت هاي گوناگون كرده است . او از با نفوذترين چهره هاي سياسي ـ فرهنگي دوره رضاشاه بود و به علت قدرت بيان كم نظير به انگليسي و فارسي از نوابغ زمان خود بود . روانشاد پستن جي تسكر ، چهارمين نماينده انجمن اكابر بود . تدریس و سكونت در مدرسه كيخسروي يزد و رسيدگي به امور ١٣ دبستان روستاها از وظايف او بود . در اين زمان سرپرستي زرتشتيان در تهران ، يزد و كرمان به عهده انجمن هاي زرتشتيان محل واگذار شده بود و مشكلات و مسایل با مشاركت اين انجمن ها حل مي شد و آنهايي كه در محل قابل حل نبود، به روانشاد كيخسرو شاهرخ نماينده زرتشتيان در مجلس شوراي ملي ارجاع مي شد. پنجمين نماينده این انجمن در ایران، روانشاد دستور پشوتن بود. از كارهاي او اتحادي بود كه بين مدارس يزد به وجود آورد . مدرسه هاي خسروي، دينياري و كيخسروي در زمان او داراي معلم هاي مشترك شدند و هر زمان كه لازم بود جلسه مشترك مديران را تشكيل مي داد. نماينده ششم روانشاد فرامرز سهراب ماستر بود. ايشان ساختمان مدرسه كيخسروي را تعمير و كلاس بندي كرد . مدرسه متوسط كيخسروي را جايگزين مدرسه ابتدايي كيخسروي نمود. سنگ بناي آتش بهرام و دبيرستان نوبنياد كيخسروي در زمان ايشان به دست بانوي دهشمند همابايي مهتا دختر پتيت با حضور شوهرش جهانگير مهتا و هم چنين پشوتن ماركار و كلنل مهربان ايراني و ديگر پارسيان در سال 1313 خورشيدي نهاده شد . رستم اسفنديارخان صاحب كه داراي دانشنامه تحصيلات عالي از دانشگاه پونه هند بود ، نماينده بعدي انجمن اكابر بود . ايشان به تدريس انگليسي و علوم در دبيرستان كيخسروي و سرپرستي مدارس روستاها اشتغال داشت . آخرين نماينده از هند جهانبخش دارو والا بود . ايشان استاد زبان و ادبيات انگليسي از دانشگاه هند بود. با اقدامات او ساختمان نو بنياد آتش بهرام يزد به دست ارباب رستم گيو گشايش يافت . اين ساختمان از دهش خانواده پتيت و به كوشش و سرپرستي ارباب جمشيد امانت تكميل گرديد . جمشيد پيشدادي از زمان ورود دارو دارو والا به يزد تا مراجعت به هند معاون ايشان بود . جهانخش دارو والا نويسنده اي توانا بود و چندي مقالاتش در مجله هوخت به چاپ مي رسيد . پس از مراجعت او به هند ، اداره مدارس شهر و روستا به انجمن يزد واگذار شد و پرداختي ها كه هنوز هم از هند مي آمد، توسط انجمن و به سرپرستي بهرام سروش فرهمند انجام مي گرفت . چندي پس از آن نمايندگي انجمن اكابر به ارباب سهراب رستم كيانيان و بعد از مدتي به علت كسالت ايشان ، به ميرزا سروش لهراسب واگذار گرديد . این انجمن، به نام « انجمن بهبود زرتشتيان ايران » معروف به « انجمن اكابر پارسيان هند» به شماره 456 در تاريخ 21/3/1339 ( خورشيدي ) در اداره ثبت شركت ها و علائم تجاري تهران به ثبت رسيد . اداره امور دبيرستان كيخسروي ، آتش بهرام يزد ، 13 باب دبستان هاي روستاها و پرداخت بودجه سالانه مدارس و گهنبارها ، آب انبارها ، جوايز ، عروسي دختران فقير ، پرداخت دستمزد كاركنان همه بنيادهاي زرتشتي و غيره به عهده نمايندگان انجمن اكابر پارسيان بود. پس از اينكه نرخ روپيه هند در مقابل ريال ايران كاهش يافت و فرستادن پول دچار مشكلاتي شد ، تمام هزينه هاي مربوط به آتش بهرام يزد را ارباب فريدون و ارباب مهربان زرتشتي پذيرفتند . و پرداخت مربوط به ساير موارد به عهده انجمن اكابر بود و ... در اين روزگار ، ديگر وضع تغيير كرد. انجمن زرتشتيان ايراني ـ بمبئي زرتشتيان ايران ، به ويژه زرتشتيان ساكن يزد و روستاهاي آن ، براي زندگي آزاد و بهتر ، سواره و پياده از راه بندرعباس عازم بمبئي مي شدند . در بندرعباس ، روانشاد سهراب جي داراب جي پارسي هند كه اداره و مغازه داشت ، به كمك روانشاد رستم جمشيد نصرت بازرگان و پس از او ، شادروان شاهزاده اسفنديار جوانمرد نماينده روانشاد ارباب رستم خدابخش ماونداد ، اين مسافران بينوا ، بي پول و بي كس را حمايت ، كمك و هدايت كرده و رهسپار بمبئي مي كردند . كساني كه در بمبئي خويش و آشنا نداشتند در پذيرشگاه ويژه ايرانيان كه پارسیان ساخته و آماده كرده بودند ، مسكن مي گزيدند و تا زماني كه كار و منزلي نداشتند از محل و غذای رايگان استفاده می كردند . همچنين تعدادي از دختران زرتشتي كه توقف شان در يزد مصلحت نبوده توسط انجمن زرتشتیان یزد به بمبیی گسیل می شده اند و تحت سرپرستي و نظارت و رسيدگي قرار مي گرفتند . براي تمركز اين امور و سازماندهي كمك ها ، بزرگان و خيرانديشان پارسي از جمله پستن جي خورشيد جي ايراني و دينشاه جي جي باي ايراني سليسيتر گرد آمدند و انجمن «زرتشتيان ايراني ـ بمبئي را به رياست پستن جي خورشيد جي ايراني در سال 1918 م . در بمبئي بنيان نهادند . تشكيل اين انجمن مصادف شد با تحريم زرتشتيان يزد از دوا و طبيب و خريد و فروش و غيره كه به علت تبديل لباس شاگردان مدرسه ها صورت گرفته بود . در آن زمان بين زرتشتيان طبيب وجود نداشت . اين موضوع به آگاهي انجمن تازه تأسيس ايراني ـ بمبئي رسيد . انجمن بي درنگ روانشاد دكتر جمشيد پتل را با مقدار زيادي دارو از بمبئي به يزد فرستاد و مطب « سررتن تاتا » در سال 1298 خ . گشايش يافت . هنگامي كه نامبرده براي ازدواج رهسپار هند شد ، دكتر گودرز برادر پستن جي به ايران آمد و تا مراجعت دكتر جمشيد در مطب خدمت كرد . پس از سه سال دكتر جمشيد پتل با زن و فرزند به هند برگشت و دكتر سهراب واتچاگندي جای او را گرفت. پس از او دكتر منوچهر رستم جي وسونا ، در دو نوبت و هر يك سه سال خدمت كرد و بر شهرت مطب افزود. هنگامي كه او به هند بازگشت ، انجمن، دكتر زال را مأمور خدمت در يزد كرد و او دو سال در آنجا ماند . در اين هنگام دكتر خسرو خسروي تحصيلات پزشكي خود را در دانشگاه بمبئي تكميل و از سوي انجمن زرتشتيان ايراني ـ بمبئي به يزد اعزام شد . در بدو ورود او ، در سال 1316 خ. زايشگاه بهمن كه زمين آن را فرزندان شادروان ارباب اردشير مهربان رستم به انجمن ايراني ـ بمبئي اهدا كرده بودند . به همت و سخاوت ارباب گشتاسب خداداد خودي كلا كوچه بيوكي ، به نامگانه فرزند ناكامش بهمن ساخته شده بود ، گشايش يافت . مطب « سررتن تاتا » هم به ساختمان معروف به تلگراف خانه كه در همان سال از پول و خيرات ارباب گشتاسب خدادادي خودي كلا خريداري و به انجمن ايراني ـ بمبئي واگذار شده بود ، منتقل گرديد . دكتر خسرو خسروي مدت دوازه سال هر دو مووسسه را آبرومندانه اداره كرد و در غياب او ( در مسافرت به هند ) ، دكتر مهدي رشتي مطب و زايشگاه را داير نگه داشت . دكتر خسروي قصد اقامت در تهران را داشت به همين سبب دكتر خدارحم ریيس بهرامي به مدت سه سال مطب و زايشگاه را اداره كرد . پس از او دكتر فرخ بهمن جمشيدي عهده دار امور گرديد . در اين زمان ـ با تاسف با قطع و حذف بودجه ارسالي از بمبئي ، مووسسات پزشكي دچار ركود شد . با گشايش زايشگاه شيروخورشيدسرخ، زرتشتيان شهر و روستا به آن مراجعه مي كردند . سيمين خانم صرفه نيا رياست آن را داشتند و زرتشتيان از وسايل و پذيرايي و داروي رايگان برخوردار بودند . اين زايشگاه براي گسترش فضا و كار خود به وسيله سفارت ايران در دهلي و قنسولگري بمبئي به انجمن زرتشتيان ايراني ـ بمبئي نامه نوشت و زايشگاه بهمن طي قراردادي به مدت ده سال به شير و خورشيد سرخ واگذار شد . باافتتاح بيمارستان مجهز و آبرومند گودرز توسط برادران ارباب شاهجهان ، ارباب فريدون ، ارباب اردشير و ارباب مهربان گودرز شاهجهان و هم چنين درمانگاهي در كنار آن به طبابت دكتر بهرام اردشير پوروشسب ، ديگر نيازي به مطب سررتن تاتا نبود و قطع بودجه آن انجمن را نگران نساخت . خدمت ديگر انجمن زرتشتيان ايراني ـ بمبئي ، ايجاد صنعت و پيشه براي زرتشتيان يزد بود. ابتدا دستگاه هاي پارچه بافي و اسباب نجاري و چرخ خياطي توسط منوچهر جي كنتراكتر به يزد فرستاده شد و در منزل اجاره اي سيد محمد شيرازي استقرار يافت در اين زمان ، شادروان پشوتن جي ماركار با معرفي موبد بهرام دينيار هخامنشي و بهمرد يزداني كه يكي از بنيان گزاران انجمن ايران ـ بمبئي بود با ریيس و كارمندان اين انجمن آشنا شد و هدف خود را براي خدمت به هم كيشان در ايران به اطلاع آنها رسانيد . امر مفيد و بنيادي سرپرستي و تعليم و تربيت فرزندان بي كس و يتيم زرتشتي به ماركار پيشنهاد شد و او پذيرفت كه اين مهم را انجام دهد . پرورشگاه پسرانه پشوتن ماركار در شهر يزد به دستور انجمن زرتشتان ايراني ـ بمبئي توسط دكتر جمشيد پتل در سال 1301 خ . در منزلي كه روانشاد ارباب رستم شاه جهان به رايگان در اختيار آنان قرار داده بود با ٢1 نفر يتيم گشايش يافت . سرپرستي اين مجموعه به عهده سه نفر بود : ارباب رستم ماونداد ، ارباب جمشيد بهرام ارس و شاهپور گشتاسب كي نژاد كه از سوي انجمن تعيين شده بودند و به مديريت رستم بهرام نسيمي شروع به كار كرد . اين دانش آموزان براي تحصيل به مدرسه خسروي كه به همت ارباب خسرو شاهجهان تأسيس شده بود و ميرزا فريدون كيامنش مدير آن بود ، فرستاده شده بودند . و پس از انتقال به عمارت شيرازي ( كه كارگرخانه ناميده مي شد ) ، براي تحصيل به مدرسه كيخسروي به مديريت ماستر فرامرز فرستاده شدند . مدرسه كيخسروي قديمي ترين مدرسه زرتشتيان است كه در سال 1286 خ . به وسيله روانشاد ارباب كيخسرو و مهربان رستم و به سرپرستي انجمن اكابر پارسيان هند در یزد داير شده بود . پس از سال 1306 خ . مووسسه ماركار به تدريج پا گرفت و مدرسه هاي پسرانه و دخترانه ماركار داير گرديد . تمام زمين ها ، مدرسه ها ، برج ساعت و ديگر دارايي هاي ماركار در ايران با نظارت و بودجه ي اهدايي او به انجمن زرتشتيان ايراني ـ بمبئي اداره مي شد . و ميرزا سروش لهراسب سرپرستي اين مدارس و مووسسات را تا مدت ها به عهده داشت . انجمن زرتشتيان ايراني ـ بمبئي علاوه بر اين خدمات ، نشر كتاب هاي ديني و فرهنگي را نيز به عهده داشت . گات ها و یشت هاي استاد پورداوود ، پيك مزديسنان ، پيام راستي ، نوآموزمزديسنان ، و بسياري از كتاب هاي استاد پورداوود و عبدالحسين سپنتا توسط اين انجمن منتشر شد . هم چنين براي بالا بردن سطح دانش ديني اقدام به اعزام مانك فريدون ملا در سال 1304 خ . براي سخنراني ديني و اقدام براي ورود موبد زادگان به مدرسه عالي آتوربا نان بمبئي براي تحصيل علوم ديني نمود . اين انجمن در اداره ثبت شركتها و علايم تجاري به شماره 463 مورخ 19/7/1339 به ثبت رسيده است و كليه اسناد مالكيت املاك ماركار به نام اين انجمن صادر گرديد . ناگفته نماند كه ثبت اين انجمن و انجمن اكابر پارسيان به سادگي و سرعت ميسر نشد ، بلكه پس از سالها انتظار و نگراني طبق قانون و مقررات جديدي كه در سال 1337 خ . به تصويب رسيده بود ، پس از طي مراحل و تشريفات در ادارات مختلف و تهيه اسناد و مدارك متعدد از ايران و هند انجام شد . اقدامات اسفنديار مهربان آقا سكرتري از انجمن ايراني ـ بمبئي و رتن شا اينجيير سكرتري از انجمن اكابر پارسيان در تهيه و ارسال مدارك از هند و همكاري ارباب رستم گيو ، ارباب فريدون زرتشتي و سروش خداداد زارع وكيل دادگستري در ثبت اين شركتها فراموش شدني نیست. به طور خلاصه انجمن زرتشتيان ايراني ـ بمبئي در كارنامه خود خدمات زير را به يادگار گزارده و هم چون انجمن اكابر پارسيان نام نيكي در تاريخ زرتشتيان بر جاي نهاده است : تأسيس و نگهداري مطب رتن تاتا ، زايشگاه بهمن ، كارگرخانه جهانگيري ، پرورشگاه يتيمان ماركار ، دبستان و دبيرستان پسرانه و دخترانه ماركار ، ساختمان برج فردوسي ( برج ساعت ميدان ماركار یزد) ، اداره چهارده باب دبستان روستاهاي يزد ، خريد و آبادسازي زمين ها در يزد و تهران پارس تهران و چندين خدمت كوچك و بزرگ ديگر . ریيس هاي اين انجمن تا جايي كه نام آن ها نوشته شده : ١ ) پستن جي خورشيد جي ايراني ٢ ) دينشاه جي بايي سليسيتر ايراني ٣ ) پستن جي دو سابايي ماركار ٤ ) مهندس برزو سهراب آقا ٥ ) كلنل رستمجي كرگات ٦ ) دكتر آذرباد بهرام ايراني و ... پس از چندي طبق يك آيين نامه اجرايي وكالت تملك تمام مايملك و مووسسات ماركار به انجمن زرتشتيان تهران واگذار مي شود . ( اين آيين نامه با امضاي سروش لهراسب و به تاريخ 27 آذرماه 1353 خورشيدي است. |
در اندیشه و پیام اشوزرتشت خداوندِ هستی بخش، اهورامزدا نام دارد. اهورا "یعنی هستی بخش"، مز یعنی "بزرگ" و دا از "دانش و دانایی" آمده است. از این دیدگاه خداوند هستی بخش بزرگ دانا است. پس انسان را بنده و برده ی خویش نمی داند بلکه با خرد (منه) و وجدانی(دائنه) که به انسان بخشیده، جایگاه ارزشمند انسانی و دانایی را به او پیشنهاد کرده است. از دیدگاه اشوزرتشت، خداوند کینه توز، انتقام جو، خشمناک و مجازات گر نیست، بلکه سراسر نیکی و داد است.
به نام اهورا مزدا
همت وهوخت وهورشت اندیشه نیک ،گفتار نیک وکردار نیک
۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه
ياري پارسيان هند به ايرانيان زرتشتي
برچسبها:
ياري پارسيان هند به ايرانيان زرتشتي
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر