به نام اهورا مزدا

همت وهوخت وهورشت اندیشه نیک ،گفتار نیک وکردار نیک

۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

سوی پرستش

ر کیش مزدیسنا به لحاظ اینکه نمی توان برای خدا حدود و جهتی در نظر گرفت، از این رو به جای آوردن نماز به سوی نور و روشنایی از قبیل: آفتاب، ماه، چراغف آتش و ... روی می کنند. فروغ نور و روشنایی ظاهر، نمداری از نور و روشنایی اعلام حقیقت و معنویت است و در طراوت روح و دل اثری بس شگرف دارد و انسان را به تجلیات انوار خدایی متوجه می سازد. پس دلیل اینکه ایرانیان باستان بله هنگام نماز به روشنایی و نور رو می کنند، این است که روشنایی نماد خدا است و هرجا روشنایی هست، خرد هست، راستی هست، مهر هست و خدا آنجاست. انوار مادی و جهانی، نمونه و مظهری از نور حقیقی است. اگر زرتشتیان رو به سوی نور دارند و آن را پرستش سو می دانند، برای نزدیک شدن به اهورامزدا، پروردگار و آفریننده کل است که خود سرچشمه همه نورها (نورالانوار = شیدان شید) است. پرستش سوی (قبله) نور است نه آتش و این تجلی نور کل است که دل را گرما و روان را صفا می بخشد.
نگهداری از آتش و ایجاد آتشگاه و جایگاه نگهداری آتش یک سنت آریایی است و پیش از اشو زرتشت نیز رایج بوده است. اگر در گذشته آتش را در جایگاه های مخصوصی نگهداری می کردنده علت فقدان وسایل امروزی (نظیر کبریت، برق و گاز) بود و نیز به واسطه نیاز همگانی، برای آن نگهبان و پرستار می گمارده اند تا خاموش نشود و مردم محل برای رفع نیاز خود از آتش محله خود بهره مند می شده اند. اما نگهداری آتش در معابد صرفا به منظور را یافتن به نور اصلی بوده است.
شعله آتش را یادآور فروغ رحمانی می دانستند، آتشدان فروزان را در پرستشگاه ها به منزله محراب قرار می دادند.
(دیدی نو از دینی کهن / فرهنگ مهر)
          به گفته اشوزرتشت «این نور نماینده غروغ مینوی است که در دل
          هرکس جای دارد و برای زندگانی و آبادانی او را گرما و نور
          می بخشد. آتش دلدادگی و دوستداری که ازفروغ بیکران و روشنایی
          سرشار بارگاه اهورامزداسرچشمه گرفته و دورن دل هرکس نهاده
          شده است.»

آتش به طور مشخص از روزگاران بسیار کهن تا امروز مورد توجه همه اقوانم بوده است و هر قوم و طایفه ای به شکلی و به عنوانی آن را ستوده، عزیز و ارجمند می داند. آتش عنصر است که در ووواقع عامل بسیار از پیشرفت ها و ترقیات انسان بوده است.
          «شفتلونیز» در کتاب معروف خود «آیین قدیم ایران و یهودیت» مینویسد:
          «چگونه ملل جهان از هر نژاد آتش را می ستایند؟ متمدن ترین ملل اروپا
          تا وحشی ترین قبایل آفریقا، در ستودن این عناصر درخشان وجه اشتراک
          دارند و نظر به اینکه درآیین زرتشت، آنچه آفریده اهورامزدا است و برای
          جهان و جهانیان سودمند است، باید محترم و ستوده باشد، از این رو ایرانیان
          به آتش وابستگی ویژه ای داشته آن را  موهبت ایزدی دانسته و شعله اش را
          فروغ  رحمان خوانده اند و آتشدان  فروزان  را در پرستشگاه ها  به منزله
          محراب قرار داده اند.»
همانطور که گفته شد آتش نزد ایرانیان باستان مقدس بوده، اما این مختص مردم ایران نبوده، بلکه دیگر تمدن ها برای آتش احترام و تقدس زیادی قائل بودند. به طور مقال خداوند با پیغنبر خود «موسا» با زبان آتش گفت و گو می کند و آتش بر «ابراهیم» گلستان می شود. آتش نزد مردم هند، پروس، لیتوانیا، چینی ها، یونانیان و رومیان هم دارای ارزش بسیاری است. آتش نقش چراغ روشنایی، وسیله گرمایی در زمستان و وسیله مخابراتی و مخابر خبر را ایفا می کرد. در یسنا17 فقره 11 آتش را به پنج قسمت کرده و برابر هر قسمت نامی نهاده است.

آتش نیایش
          «ستایش پاک تورا باشد، ای آتش پاک گهر، ای بزرگترین بخشوده اهورامزدا،
          ای فروزه ای که در خور ستایشی، می ستایم تو را که در خانه من افروخته ای.
          برابر تو می ایستم برای نیایش با همه آیین های دین، دستی بَرسَم، به دیگر دست
          چوبی خوشبوی خشک که زبانه اش روشن ستایش، بهره مندی از درخشندگی
          آن به هنگام سوختن و بوی خوش آن.
          ای ایزد بزرگ همواره مارا دریاب، ببخشا به ما آنچه را که کامیاری دهد، آنچه
          را که رستگاری دهد و بهروزی و بهزیستی آورد، بهرمند کن، ما رااز بهترین
          زمین ها که در آن خانه های پر آسایش بر پا داریم و دریاب روان ما را که آرامش
          داشته باشد و راه پاک پارسایی را بسپَریم. ستایش، نیایش، ارمغان نیک، ارمغان
          دلخواه ارمغان دوست داشتنی، نیاز به تو ای آفریده اهورامزدا. فروزان باشد در این
          خانه، فروزان باشد تا دیرزمان تا رستاخیز بزرگ. به من رامش ور روزی و زندگی
          بسیار با رسایی کامل و خوش زبانی و دین آگاهی و پس از آن خردی بزرگ و پاینده
          و پس از آن دلیری مردانه و استوار و هوشیاری و وظیفه شناسی و بیداری و فرزندان
          برومند و زیرک و نگهبان کشور و .... ارزانی دار. ای دانای بی همتا (اهورامزدا) به
          فریاد من برس. کسی که سپاس دار است از روشنایی و نور بهره مند باشد.»
یاری نامه:
فرهنگ جشن های آریایی، جلال سیمائی، جلد اول، بخش 19
گرداوری توسط:
مرجع تاریخ و فرهنگ ایران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر