به نام اهورا مزدا

همت وهوخت وهورشت اندیشه نیک ،گفتار نیک وکردار نیک

۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

اوستا



 


اوستا کهن ترین نوشته ایرانیان و کتاب دینی زرتشتیان است. بخش های گوناگون این کتاب، طی صدها سال تدوین شده است. کتاب اوستا در روزگار باستان دارای 815 فصل در بیست و یک نسک (کتاب) بوده و در شکل کنونی خود شامل شش بخش گاهان، یَسنه یا یسنا (شامل گاتها و غیر آن)، یشت‌ها، وندیداد، ویسپرد و خرده‌اوستا است. بخش‌های اوستا بنا بر تحقیق آنوبانینی در دوران‌های مختلف توسط اشخاص متعدد تالیف شده است. قدیمی ترین بخش اوستا، گاهان نامیده می شود و گفته می شود بخشی از آن، سروده هایی است که به زرتشت الهام شده و بر زبان وی جاری شده است. اوستا را از نظر زمانی می توان به سه بخش تقسیم کرد. بخش نخست اوستای کهن که مضامین آن از نظر زمانی متعلق به روزگار پیش از زرتشت (پیش از حدود دو هزار و هشتصد سال پیش) است؛ اما نگارش آن متعلق به عصرهای پس از زرتشت است و هنگام این نگارش و بازنویسی دگرباره، تا اندازه‌ای مضامین و باورهای جدیدتر را به متن‌های كهن اضافه كرده‌اند. بخش دومِ اوستا از نظر زمانی شامل "گـاتـهـا" است كه سروده‌های مینوی شخص زرتشت، پیام‌آور بزرگ ایرانی به شمار می‌رود كه هر چند از نظر مضمون پس از اوستای كهن سروده شده است؛ اما از نگاه زبان و نگارش، كهن‌ترین بخش اوستای موجود است. بخش سوم اوستا از نظر زمانی شامل یـسـنـا، یـشـت‌های جدید، ویـسـپـرد، ونـدیـداد و خـرده اوسـتـا است كه همگی جزو اوسـتـای نـو به حساب می‌آیند. اما بسیاری از مضامین همین بخش‌های جدید نیز برگرفته و اقتباس شده از باورها و نوشتارهای كهن است؛ اما این آمیختگی به حدی است كه امكان تفكیك را امكان‌پذیر نمی‌سازد. اوستا به دو گویش نوشته شده‌است. گویشی که گاهان یعنی سخنان خود زرتشت بدان نوشته‌شده و گویشی که بخش‌های دیگر اوستا را بدان نوشته‌اند. گویش نخست را گویش گاهانی و گویش دوم را گویش جدید نامیده‌اند. گفته می شود که کتاب اوستا در اصل کتاب مقدس همه ایرانیان باستان بوده است. مندرجات اوستا شامل نیایش اهورا مزدا و امشاسپندان و دیگر ایزدان و مظاهر طبیعت و تکالیف انسان در جهان بهشت و دوزخ و داستان‌های ملی است.
کلمه اوستا در اصل "اَوْپِسْٰتاک" است به معنى بنيان جاافتاده و محکم، کنايه است از آيات محکمات و شريعت پابرجاي، و به صيغهٔ صفت مشبهه است. واژه اَوِستا بنا به تحقیق آنوبانینی در خود کتاب نیامده به معنی دانش و شناخت هم هست و با واژه "ودا"، نام کهن ترین کتاب دینی هندوان همریشه است. بر روی هم اوستا را می‌توان به معنی "آگاهی‌نامه" یا "دانش‌نامه" دانست كه آن را (مرجع نامه) نيز مي نامند. در تاريخ طبرى و ديگر متقدمان از مورّخان عرب "ابستاق" و "افسقاق" ضبط شده است و در زبان درى "اُوْستا ـ اُسْتا ـ وُسْت ـ اُسْت" به اختلاف ديده مي شود  کاف آخر "اوپستاک" که از قبيل کاف "داناک" و "تواناک" است در زبان درى حذف مي شود و تلفّظ صحيح اين کلمه بايستى "اُوْپستا" باشد ولى به تقليد شعرائى که به ضرورت اين کلمه را مخفّف ساخته اند ما آن لفظ را "اَوِسْتا" خوانيم.
اما لفظ زند از آزنتی "Azanti" و به معنی گزارش و ترجمه است و مراد از زند کتب پهلوی است که نخستین بار کتاب اوستا بدان زبان ترجمه شده است و پازند مخفف "پات زند" می باشد که با پیشاوند "پات" ترکیب یافته و به معنی دوباره گزارش یا ترجمه و برگردانیدن زند است به زبان خالص دری. پازند عبارت است از نُسک هایی که زند را به خط اوستایی و به زبان فارسی دری ترجمه کرده باشند و از این رو متأخران خط اوستایی را خط پازند نامند.
بنابر روایت های دینی زرتشتی "اسکندر رومی مصر نشین، پتیاره ی بدبخت، بیدین بدکار بدکردار [به فرمان اهریمن به ایرانشهر حمله کرد و] اوستا و زند را برآورد و بسوخت". در نامه ی "تنسر" به شاه مازنداران نیز اشاره شده (مسعودی مورخ عرب و جمعی دیگر از مورخان اسلامی هم نقل کرده اند) که "اسکندر" بعد از فتح "اصطخر" اوستا را که بر دوازده هزار پوست گاو نوشته بودند برداشت و مطالب علمی آن را از طب، نجوم و فلسفه به یونانی ترجمه کرد و به یونان فرستاد و خود آن کتاب را بسوزانید.
بنا بر تحقیق آنوبانینی  نخستين کسى که پس از اسکندر از نو "اوستا" را گردآورد و آئين ديرين مزديسنا را نو کرد "وُلَخْش" اشکانى بود (۵۱ ـ ۷۸ ب م). ولخش همان است که ما او را بلاش خوانيم در ميان اشکانيان پنج شهنشاه به اين نام شناخته شده اند. دار مستتر گويد کسى که اوستا را گرد کرده است بايد ولخش نخستين باشد، زيرا او مردى ديندار بوده است و بعضى گمان کرده اند که اين شهنشاه ولخش سوم است که از (۱۴۸ تا ۱۹۱ ب م) پادشاهى کرد (از جمله آقاى آرتور کريستنسن مورخ معاصر است). اين ولخش از سال ۵۱ تا ۷۸ ميلادى پادشاهى کرده و از عهد او سکه هاى اشکانيان نيز تغيير يافته به خط پهلوى زده شد و خط يونانى موقوف گرديد و بعيد نيست اوستا هم از عهد او شروع به گردآورى شده باشد. به هر حال آنچه مسلم است در زمان اشکانیان و ساسانیان بخش های باقیمانده از آن کتاب بزرگ با افزودن آنچه در یادها مانده بود گردآوری شده و سرانجام در سده های پنجم و ششم هجری بار دیگر این کتاب گردآوری شد که به صورت امروزین در آمد. دانشمندان محقق 21 نسک ساسانی را به 345700 کلمه برآورد کرده اند و امروز 83000  کلمه در اوستای فعلی موجود و باقی به تاراج حادثات رفته است. در قرن نهم میلادی و دوم هجری مؤلف دینکرت - که تفسیری از اوستا و مهمترین کتب فقه، عبادت و احکام مزدیسنی است - گوید اوستا دارای 21 نسک است، و اسامی آنها را ذکر می کند و مجموع 21 نسک را به اصطلاح زبان پهلوی به سه قسمت منقسم مینماید به قرار ذیل:

 الف- گاسانیک
 ب- هاتَکْ مانْسَریک
 ج- داتیک

 - گاسانیک یعنی بخش "گاثه" که سرودهای دینی و منسوب است به خود زرتشت و محتویات آن ستایش اهورامزده و مراتب ادعیه و مناجات ها می باشد.
- هاتک مانسریک، مخلوطی از مطالب اخلاقی و قوانین و احکام دینی است.
- داتیک، فقه و احکام و آداب و معاملات است.

اما بعد از این تاریخ (یعنی بعد از قرن سوم هجری) گویا در قرن چهارم و پنجم هجری اوستا به شکل کنونی در می آید.
بخش های اصلی کتاب اوستای امروزین عبارتند از:
 ۱) یسنا: که به معنای نیایش است و مشتمل بر هفتاد و دو فصل می باشد. گات ها که منسوب به خود زرتشت است و به لحاظ دینی ارزشی بیش از سایر قسمت های اوستا دارد در این بخش واقع شده است.
 ۲) ویسپرد: که مشتمل بر ۲۳ فصل است و وظایف دینی و اخلاقی پیشوایان دینی را بیان می کند. معنی آن  "همه ی ردان و پیشوایان" است.
 ۳) یشت ها: که به معنای نیایشهاست و در گذشته به تعداد روزهای ماه بود اما امروزه از آن بیش از ۲۲ یشت در دسترس نیست.
 ۴) خرده اوستا: که به معنای اوستای کوچک است و شامل نمازهای روزانه نیایش ها و توبه نامه ها و ذکر هایی است که زرتشتیان باید به صورت روزانه یا در جشنهای خاص بخوانند.
 ۵) وندیدا: که به معنای کتاب داد و قانون است که مطالبی درباره آفرینش جهان و تاریخ و مهاجرت آریاییان و قوانین مربوط به کشاورزی، حقوق، طهارت، کفن و دفن و ... دربر دارد. در اصل وندیودات بوده است، یعنی ادعیه و اوراد بر ضد دیوان و اهریمنان.

منابع:
anobanini
forum (dot) shafighi (dot) com
fa (dot) wikipedia (dot) org
baranbarbid (dot) blogfa (dot) com
aariaboom (dot) com
اوستا کهنترین سرودهای ایرانیان؛ جلیل دوستخواه
اوستا؛ محمد تقی راشد محصل
ارتاویراف نامه، رحیم عفیفی
http://www.anobanini.ir/index/fa/1386/05/post_70.php#more

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر